نکاتی در مورد نوآوری باز
یک دو روز پیش دوست عزیزم جواد ثابت، در رجحان مطلبی تحت عنوان «مفروضات غیر رقابتی جمع سپاری» نگاشت، که این پست جسته و گریخته را به عنوان دیدگاهی بر نظر او نوشته ام. نقطه ی تاکید این نوشته، توجه به تغییر پارادایم فکری از نوآوری بسته به باز و بر همین اساس تغییر نگاه به رقابت می باشد.
Unleashing government’s ‘innovation mojo’: An interview with the US chief technology officer
Today, innovation is almost always supported—if not driven—by technology. No stranger to this rule is Todd Park, who in March ended a three-year stint as chief technology officer (CTO) of the US Department of Health and Human Services (HHS) to take on the role of CTO of the United States. In this interview—part of a series of articles from McKinsey’s public-sector practice (for more, see sidebar, “About this series”)—Park explains how he has tried to find creative ways to use IT and data to benefit the public. Among his achievements at HHS were the launch of programs such as the consumer Web site HealthCare.gov and the Health Data Initiative, which encourages the development of innovative applications using publicly available government data. McKinsey’s Eric Braverman and Michael Chui recently met with Park in Washington, DC, and asked him about his plans for accelerating innovation in the US government.
مفهوم نوآوری از دیدگاه شومپیتر
جوزف شومپیتر[1] (1883-1950) از جمله شهیرترین اقتصاددانان معاصر و پایهریز بسیاری از نظریات تحولآمیز کنونی در عرصههای اقتصاد، مدیریت و سیاست میباشد. برخی معتقداند که شومپیتر در تارک علم اقتصاد در کنار اشخاصی نظیر آدام اسمیث، استوارت میل و آلفرد مارشال به عنوان اساسریزان اقتصاد کلاسیک میدرخشد[2]. شومپیتر به عنوان یکی از اقتصاددانان مکتب اتریش با ارایه تعاریف و توصیفهایی که در حوزه کارآفرینی و نوآوری داشته است، نقش به سزایی در شکلگیری اساس علمی بررسی حوزههای کارآفرینی و نوآوری داشته و بررسی نظریات او از این جهت، برای فهم دقیقتر موضوعات کلیدی به نظر میرسد.
شومپیتر تلاشهای بسیاری را صرف تشریح موضوع سرمایهداری و نیروهای تغییری که موجب تقویت یا تهدید سرمایهداری است نمود. از دیدگاه او کارآفرین به عنوان عامل کلیدی در فرایند تغییر اقتصادی مطرح شده است. نوآوری از دیدگاه شومپیتر به عنوان تنظیم کننده عملیات تولید محصولات تعریف میشود (Schumpeter, 1934).
شومپیتر در تعریف خود از نوآوری، آنرا به عنوان یک برهم زننده نظم موجود و تعادل اقتصادی برای ایجاد نظم و تعادلی جدید معرفی میکند (Swedberg, 2007 ). اصطلاح «تخریب خلاق» به همین موضوع اشاره دارد.
شومپیتر نوآوری را در پنج بعد مهم توصیف میکند(Shane, 2004). که این اجزا بیانگر فرایند تولید محصول میگردند (Swedberg, 2007 ).
- محصول جدید
- روشهای جدید تولید
- گشایش بازارهای جدید
- دستیابی به مواد اولیه نوین
- روشهای سازماندهی جدید
بر اساس دیدگاه شومپیتر به نوآوری، نظرات معاصر پیرامون نوآوری را میتوان در غالب سه مکتب دسته بندی کرد (Tzeng, 2009). که در جدول زیر به صورت خلاصه توصیف شدهاند.
مکتب توانمندی سازمانی:دیدگاه اقتصادی | مکتب کارآفرینی:دیدگاه اجتماعی | مکتب فرهنگی:دیدگاه فرهنگی | |||||
طبیعت نوآوری | توانمندی نهادی | نوآوری به مانند ریشههای علف | نوآوری به مثابه مهارت عمقی | ||||
منطق ذاتی نوآوری | ارزیابی | درگیر شدن | تصور و رویا | ||||
رابطه میان اعضا | رابطه بر مبنای دستور | رابطه بر مبنای هویت | رابطه مجتمعکننده | ||||
مرکز توجه | نهادهای وابسته | منابع موثق | شناسایی منفعل | ||||
نگاه به زمان | وابسته به مسیر | بهبود دهنده | گذران و بی دوام | ||||
جدول 1- سه مکتب مهم مطالعات نوآوری بر اساس دیدگاه شومیتر (Tzeng 2009)
مکتب توانمندی، دیدگاهی اقتصادی است که نوآوری را به عنوان توانمندی نهادینه شده در سازمانها برای تغییرات تکنولوژیکی قلمداد میکند. در این دیدگاه تصمیم برای نوآوری و یا عدم نوآوری بر اساس ارزیابی انجام میپذیرد. روابط درونی این سازمانها بر اساس دستورالعملها بوده و تغییرات تکنولوژیکی وابسته به مسیر (وابسته به گذشته و تجربیات) هستند (Tzeng, 2009).
مکتب کارآفرینی سازمانی، نگاهی اجتماعی به کارآفرینی دارد و مدل ریشه علفی را برای مدل سازی نوآوری در سازمانها ارایه میدهد. در این نگاه نوآوریها بر اساس هویت اشخاص شناخته میشوند و نوآوری وابسته به افراد است. این نگاه بهبود از طریق عمل کردن را مد نظر دارد.(Tzeng, 2009).
نگاه فرهنگی به نوآوری، نوآوری را در صنایع با تکنولوژی بالا مد نظر دارد و به همین دلیل آن را به عنوان یک مهارت عمقی مطرح میکند. این دیدگاه تکنولوژیها را گذران و بی دوام میداند. (Tzeng, 2009).
Schumpeter, J. A. (1934). The theory of economic development: An inquiry in to profits, capital credit, Interest and the business cycle. Cambridge: Harvard Business Press.
Shane, S. (2004). A general theory of entrepreneurship: The individual-opportunity nexus: Edward Elgar Pub.
Swedberg, R. (2007 ). Rebuilding Schumpeter’s Theory of Entrepreneurship. Paper presented at the Conference on Marshall, Schumpeter and Social Science,, Hitotsubashi University, Japan.
Tzeng, C. H. (2009). A review of contemporary innovation literature: a Schumpeterian perspective. Innovation: Management, Policy, & Practice., 11(3), 373-395.